کوروش کبیر و حکمیت تاریخ
 
درباره وبلاگ


سلام دوست عزیز.به وبلاگ من خوش اومدی.امیدوارم از مطالب این وبلاگ راضی باشی.لطفا در جهت هر بهتر ارائه دادن مطالب در نظرسنجی شرکت کن.


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 20
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 337
بازدید ماه : 20
بازدید کل : 172631
تعداد مطالب : 201
تعداد نظرات : 13
تعداد آنلاین : 1



JerJis
آسمون واسم ببــ ـار،واسم ببار، بی کسی انگـــ ــار تمومــــــــــــــی نداره

  کوروش کبیر و حکمیت تاریخ

در میان صفحه های تاریخ ، کوروش کبیر هخامنشی ، پادشاه بزرگ پارس دارای درخشانترین و خوش نامترین نامهاست.کوروش که بیشتر با فتح بزرگ بابل همراه  است را نخستین را نخستین موسس حقوق بشر می دانند.لیکن کوروش در 500 سال قبل از میلاد یعنی در زمان کشتن و غارت و آتش زدن طلیعه دار حقوق بشر بود ، در دورانی که کشتار بیشتر افراد بیگناه و نابودی خدایان دیگران باعث افتخار بیشتر حاکمان غالب بود.
این صفحات از تاریخ صفحاتیست که هر انسان آزاد اندیشی باید مطالعه کند.هر پارسی و هر آریایی باید مطالعه کند.بخواند نه تنها یک بار هزاران بار.و نقل کند.برای کودکان برای جوانانی که دیریست هویت پارس را به فراموشی برده اند.ما باید این تاریخ غرور آفرین را مطالعه کنیم و تفکر کنیم.اگر میخواهیم بار دیگر پارس....پارس بدون این تاریخ پارس نمی شود.آن جایگاهی را که لایقش است را بدست نمی آورد.

کوروش کبیر یک فرد نیست ، یک آرمان است ، آرمانی که مردم همیشه بدنبال حاکمی چون اویند.
در این مقاله سعی می شود تا با بیان آراء تاریخ نویسان و محققان ، کوروش کبیر را از نگاه تاریخ تعریف کنیم تا خواننده هم بیشتر به این مهم پی ببرد که تعریف و تمجید از کوروش کبیر تنها پاسخی است که وجدان بیدار و بشر دوست به پیام آور صلح و دموکراسی می دهد، نه افسانه سرایی است و نه ناسیونالیسم و پان ایرانیسم و شما نیز پس از خواندن این مطالب اذعان خواهید نمود که کوروش یک فرد جهانی است و نه پادشاهی که بتواند پرچم نژاد پرستی و تعصب باشد.او فردی است که نه تنها می تواند بهترین الگو برای فرزندان پارس باشد بلکه می تواند بهترین الگوی بشریت باشد ، برای ساختن جهانی بهتر با انسانهای بهتر ، با زندگی بهتر.
***
کوروش کبیر و نگاه تاریخ
در کتاب تاریخ اجتماعی ایران مطالب زیبایی آقای مرتضی راوندی در باره ی کوروش کبیر نقل می کنند این کتاب واقعا کتاب ارزنده ایست.این کتاب را بخوانید و این کتابها.این کتابهایی که اگر با تعقل خوانده شود نه تنها ریشه ی بسیاری از مسایل را نشان می دهد بلکه بهترین روشها را برای حل آن به مغز انسان تداعی می کند.نباید فراموش کرد که بیشتر مصیبتی که بر سر دنیای ما آمده از مطالعه نکردن تاریخ است ، اگر ما تاریخ را مطالعه می کردیم و البته از آن درس می گرفتیم این گونه برای ما در طول قرون تکرار نمی شد.
***
هرودت پدر تاریخ ، کوروش را پدری مهربان می داند که برای رفاه مردم کار می کرد ، پادشاهی که زندگی فرودستان برای او اهمیت داشت  .او می نویسد :(( کوروش پادشاهی بود ساده ، جفا کش ، بسیار عالی همت و در فنون جنگ ماهر ، که ایالت کوچک فارس را یک مملکت بزرگ نمود ؛ مهربان بود و با رعایا سلوک مشفقانه و پدرانه می نمود.بخشنده ، خوش مزاج ، و مودب بود و از حالت رعیت آگاهی داشت .))
اگر کسی کوروش را نشناسد تعجب می کند که یک یونانی اینچنین از پادشاهی پارسی یاد می کند ، این شخصیت بزرگ منشانه ی کوروش بود که باعث می شود هرودت یونانی اورا آقای تمام آسیا بخواند.
هرودت می نویسد : پارسیان ....به واسطه این که ملایم و رئوف بود و همیشه خیر و خوبی ملت خود را هدف قرار می داد ، پدر می خواندند.
بله پارسیان اورا پدر خویش می دانستند ، اطاعت از کوروش ، اطاعت یک سرباز از سردار خود ، که چون مامور است معذور است ، نبود ، اطاعتی توام با عشق و تواضع بود.
گزنفون می نویسد : او...توانست دل های مردمان را طوری با خود کند که همه می خواستند جز اراده او ، کسی بر آنها حکومت نکند.
مردمی که می دیدند پادشاهشان رفاه آنها را می خواهد ، او را اطاعت می کردند ، مردم از حکومت چیزی جز آسایش و آرامش و آزادی نمی خواهند و کوروش اینها را به مردم می بخشید، امروزه هدف انسان قرن 21 از جستجوی دموکراسی رسیدن به اینهاست و هنوز به آن دست نیافته اند ، حال آنکه کوروش کبیر خود این آسایش و رفاه و آزادی را به زیر دستان خود می بخشید.
گزنفون در جای دیگر می نویسد : (( کوروش خشگل ، خوش اندام ، جوینده دانش ، بلند همت ، با محبت و رحیم بود.شداید و رنج ها را متحمل می شد و حاضر بود با مشکلات مقابله کند....کوروش دوست عالم بشریت و قوی الاراده و راست و درست بود.))
از شما می پرسم ! آیا تا کنون دیده بودید ، خوانده یا شنیده بودید که تمام محققان و دانشمندان بزرگ و مطرح تاریخ درباره ی حاکمی چنین متواضع سخن بگویند؟
به قول گزنفون اعتقاد کورو ش بر این بود که :(( هیچ کس لیاقت حکومت ندارد مگر اینکه از لحاظ خصال روحی و اخلاقی قادر تر از زیر دستان خود باشد.))
او همچنین کوروش را برای ملت خود پدری گرانمایه و مهربان می شمارد .گزنفون در کتاب سیروپدی یا تعلیم و تربیت کوروش می نویسد : (( باید اذعان نمود که کوروش فقط یک فاتح چیره دست نبود ، بلکه رهبری خردمند و واقع بین بود و برای ملت خود پدری مهربان و گرانمایه به شمار میرفت)).
در  دنیای امروز شاید مترقی ترین فرهنگها ، فرهنگهای کثرت گرا باشند که در آن جوامع ، حکومتها و جامعه سعی نمی کنند یکپارچه سازی را اجرا کنند و مردم در یک سرزمین با حفظ فرهنگها ، سنتها و آدابشان بدون هیچ برخورد و تعصبی در کنار هم زندگی می کنند . کوروش کبیر چنین جامعه ای را بنیان نهاد . او سعی نمی کرد تا فرهنگ زیر دستان خود را تضعیف کند .او با تمام وجود خود معجزه ی آزادی را که باعث می شد مردم با تمام اختلاف قومی ،، مذهبی و سنتی ، در کنار یکدیگر با کگمترین برخورد زندگی کنند را درک نموده بود.
کوروش فردی بسیار سیاستمدار نیز بود ، وی مقامات حکومت مادی را با آغوش باز پذیرفت . او مثل یک نادان عمل نکرد که افراد با تجربه ی مادی و آشنا به حکومت را پس بزند و یا بکشد و ابزاری را که می تواند پایه های حکومتش را محکم و استوار کند ، با دست خود چون سفیهان از بین ببرد.
ریچاردن فرای عقیده دارد : یک صفت دوران حکومت کوروش همانا اشتیاق به فرا گرفتن خوی ها و سنتهای مردم فرودست و فرمانبر شاهنشاهی ، و سپاسدار دین و رسمهای ایشان و میل به آفریدن یک شاهنشاهی آمیخته و بی تعصب بود.یک صفت دیگرش ادامه سازمان ها و سنتهای شاهان گذشته بود (مادها ) .با این تفاوت که فقط کوروش جانشین آستیاگ شده بود ، زیرا که بیگانگان ، شاهنشاهی هخامنشیان را همان شاهنشاهی مادی و پارسی می دانستند.درست است که پارسیان جایگاهی برتر داشته و اگر چه وضع مانند سلطنت دوگانه خانواده ماسببورک نبود ، اما بسیاری از صاحب منصبان عالی در اوایل دوران هخامنشیان از مادها بودند.)).
ریچارد فرای در ادامه به نکته ی بسیار عالی اشاره می کند:
((....فتوحات پارسیان واقعا بزرگ تر از آن جهانگیران گذشته نبود ....آنچه در این میان تفاوت داشت سیاست آشتی خواهانه کوروش بود ....برای  رسیدن به این هدف ، مردم فرودست می باید با شاهنشاه همکاری کنند)).(میراث باستانی ایران ، ص139).
در این میان اشاره به این نکات ضروری است : که کوروش شهرتش بخاطر فتوحات زیاد در تاریخ نیست.اگر به فتح سرزمین باشد اسکندر و چنگیز هم فتوحاتی داشته اند اما از هیچیک به این گستردگی ستایش نشده است.شهرت کوروش بخاطر فتح قلبهایی است که انجام داده است.نکته ی دوم این است که پارسیان آمادگی لازم برای استقبال از آزادی و انساندوستی را داشته اند.آنها سالها با فلسفه ی انساندوستانه ی زرتشت بزرگ خو گرفته بودند و گرنه اگر کوروش مثلا پادشاه سرزمینی دیگر بود شاید به خاطر نکشتن مردم و نشست و برخواست با فرودستان شماتت می شد.
همه ی خاور شناسان دنیا ، از بزرگ منشی ، سیاست ، و کفایت کوروش سخن گفته اند.
از میان فضلا مولانا ابوالکلام آزاد ضمن تفسیر چند آیه از سوره کهف معتقد است که ذوالقرنین مذکور در قرآن همان کوروش کبیر هخامنشی است.
همچنین پس از او نیز عده ای از علماء ذوالقرنین قران را کوروش کبیر هخامنشی می دانند.آنچه از نگاه من اهمیت دارد تاثیر شگرفی است که کوروش در جامعه ی انسانی گذاشت.
و به اعتقاد من کوروش آرمانی است که پایانی ندارد ، کوروش آرزوی انسان خسته از حکومتهای دروغین ، ظلم و جنگ و خونریزی است.
پیشوایان یهود نیز از کوروش به نیکی یاد می کنند. آنان کوروش را منجی و مسیح موعود می خواندند و کتاب عزرا باب های اول و دوم و کتاب اشعیا ، فصل چهل و پنجم موید این معنی است.
کوروش کبیر ، به مادر خویش بسیار احترام می گذاشت ، می گویند وی در بسیاری از مواقع ، پایین تر از وی می نشست.
او همچون یک فرد با تقوا بر احساسات خود مستولی بود.کوروش بر خلاف پادشاهان زمانش ، و بسیاری از حاکمان حال و گذشته ، فردی خود ساخته بود.برخورد جوانمردانه ی او با پان ته آ ، بانوی زیبای شوش ، یکی از بهترین نمودهای پاکی کوروش کبیر است.
در آرامگاه کوروش این عبارت نوشته شده است :(( ای انسان هر که باشی و از هرکجا که بیایی ، زیرا می دانم که خواهی آمد ، من کوروشم که برای پارسی ها این دولت وسیع را بنا کرده ام.پس بدین مشتی خاک که تن من را می پوشاند رشک مبر!)).
پلوتارک می نویسد :((اسکندر پس از خواندن این جملات متاثر شد و چون دید که در آرامگاه کوروش را گشوده اند و تمام اشیائ گرانبهایی را که با او دفن کرده اند را ربوده اند دستور داد مرتکب را بکشند.))

بله ، کوروش پدر ما پارسان ، و منادای صلح جهانی چنین بزرگمردی بود و گزاف نیست که بگویم این نوشته ها چقدر کوچک هستند در برابر این دنیای بزرگ ، دنیایی که از پارس آغاز شد ، اما به جرات می توان گفت : در هیچ کجای دنیا کوروش به اندازه ی سرزمینی که در آن آرام گرفته ناشناخته تر نیست.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



 
 
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب